این شعر شاید شعرِ تلخِ آخرین باشد / بگذار این هـم سهم یارِ نــازنـیــن باشد
ای یار شاید صبــــح فردا پـای یک دیوار / افتاده نعش سرخ من روی زمین باشد
بگذار پس دست تهی از حاصلم امشب / در بـــاغ لیمــو و ترنجت میوه چین باشد
تو آفریدی شعرهایم را به یک لبخند / این آفرینش لایـــق صد آفــرین باشد
من در دهان زخــــم هایــــم عشق ورزیدم / ترکیب زخم و عشق – آری – بهترین باشد
آزاده تر از ســرو بــودم در مسیـر بـــاد / شاید لج این بادها هم از همین باشد
حالا نشسته روبرویـــــم جوخــــه ی آتش / شاید خدا می خواست پایانم چنین باشد..!
شاعر: محمدرضا حسینی مود
برای مشاهده اشعار عاشقانه ی بیشتر از این شاعر روی اشعار محمدرضا حسینی مود کلیک کنید.
پی نوشت اول
رگِ خوابِ این دل، تو دست تو بوده / ترک های قلبم شکستِ تو بوده
من و با یه لبخند به ابرا کشوندی / با یک قطره اشکت به آتیش نشوندی
خواننده: محسن یگانه
پی نوشت دوم
این آخرین دفاعمه راضیم از جرم خودم / از اینکه لحظه ی فرار عاشق زندانبان شدم
خواننده: مهدی یراحی
پی نوشت سوم
تو
قاتل شعرهایی هستی
که این چند ساعت
می توانستم بگویم
” افشین یداللهی ”
پی نوشت چهارم
مردم هنوز پشت سرم حرف می زنند / از اینکه سخت در به درم حرف می زنند
مردم از اینکه من به خودم پشت کرده ام / ازحالِ خویش بی خبرم حرف می زنند
از شاعری که عقده ای چشمهای توست / از پاره پاره ی جگرم حرف می زنم
مردم از اینکه من به تو دل بسته ام عزیز / می خواهم از تو دل ببرم حرف می زنند
مردم به حال و روز بدم خنده می زنند / مردم هنوز پشت سرم حرف می زنند
برای مشاهده نسخه کامل این شعر، روی شعر عاشقانه مردم از محمدعلی رضا زاده کلیک کنید.
برای خواندن شعرهای عاشقانهِ بیشتر از این شاعر، روی اشعار محمدعلی رضا زاده کلیک کنید.